چکیده
رسانهها از ارکان اصلی حیات اجتماعی و سیاسی جوامع محسوب میشوند و نقش حیاتی در ارتقای آگاهی، هدایت افکار عمومی و افزایش مشارکت مدنی دارند. با این حال، در ایران و بسیاری از کشورهای در حال توسعه، رسانهها با چالشهایی نظیر کاهش اعتماد عمومی، ضعف استقلال، نبود نظام پاسخگویی شفاف و عقبماندگی فنی مواجهاند. این مقاله با رویکرد توصیفی–تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و تحلیل ثانویه، مهمترین چالشهای نظام رسانهای کشور را شناسایی و دستهبندی کرده و بر اساس چارچوبهای نظری علوم ارتباطات، راهکارهایی عملیاتی برای تقویت رسانهها در چهار محور: استقلال، شفافیت، توانمندسازی نیروی انسانی و تعامل دوسویه با مخاطب ارائه میدهد. پیشنهادات ارائه شده قابلیت اجرا در قالب سیاستهای رسانهای، مدلهای آموزشی و اصلاحات ساختاری را دارا هستند.
مقدمه
نقش رسانه در دنیای امروز فراتر از اطلاعرسانی است. رسانهها نهتنها ابزار انتقال اطلاعات، بلکه یکی از منابع قدرت نرم محسوب میشوند (McQuail, 2010). در جوامعی که نظام رسانهای دچار چالش ساختاری است، اعتماد عمومی کاهش یافته، مشارکت اجتماعی تضعیف میشود و در نهایت مشروعیت سیاسی و فرهنگی نیز دچار آسیب میگردد (Habermas, 1989). بررسی وضعیت رسانهها در ایران نشان میدهد که با وجود گسترش فناوریهای نوین، اغلب رسانهها هنوز در چارچوبهای سنتی، غیرپاسخگو و وابسته عمل میکنند. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین وضعیت موجود، با استفاده از رویکردی حرفهای و علمی، راهکارهایی برای تقویت نقش و عملکرد رسانهها ارائه دهد.
بیان مسئله
رسانههای داخلی در ایران طی دهههای اخیر به دلایل گوناگون دچار کاهش اثرگذاری شدهاند. کاهش مخاطب، افزایش رویآوری مردم به منابع خبری خارجی یا شبکههای اجتماعی غیررسمی، کاهش استقلال تحریریه و اتکای بیش از حد به منابع دولتی، از مهمترین مصادیق این چالشهاست (رضایی و موسوی، ۱۴۰۰). در غیاب اصلاحات ساختاری و توجه به اصول حرفهای، رسانهها نمیتوانند نقش واقعی خود را به عنوان نهاد ناظر و متعادلکننده قدرت ایفا کنند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که: چه راهکارهایی میتوان برای توانمندسازی رسانهها با رعایت اصول حرفهای ارائه داد و چگونه میتوان آنها را عملیاتی کرد؟
بررسی و تحلیل چالشهای ساختاری رسانهها
بحران اعتماد عمومی
باور به صداقت، دقت و بیطرفی از اصلیترین پایههای اعتماد مخاطب به رسانه است. اما تمرکز بیش از حد بر منافع نهادی، جانبداری سیاسی و عدم توازن خبری، باعث ایجاد گسست میان رسانه و مخاطب شده است (Noelle-Neumann, 1993). مطالعات میدانی نشان میدهد درصد بالایی از مخاطبان رسانههای رسمی را غیرقابل اعتماد تلقی میکنند (رضوی، ۱۳۹۹).
فقدان استقلال مالی و حرفهای
بیش از ۷۰٪ رسانههای ایران به منابع دولتی یا نهادی وابستهاند (یونسکو، ۲۰۲۲). این وابستگی منجر به محدود شدن آزادی تحریریه، سانسور درونسازمانی و خودسانسوری میشود. استقلال مالی نخستین شرط استقلال حرفهای رسانه است (UNESCO, 2020).
ضعف نظام پاسخگویی
در ساختار رسانههای داخلی، نظام پاسخگویی و شفافیت در ارتباط با مخاطب به صورت نظاممند تعریف نشده است. در نتیجه رسانهها قادر نیستند انتقادات و بازخوردهای مخاطب را جذب و اصلاحات درونی را اعمال کنند.
عدم توانمندسازی حرفهای خبرنگاران
بخش بزرگی از کادر رسانهای از آموزشهای بهروز در حوزههایی چون روزنامهنگاری دادهمحور، تحلیل تصویر و امنیت دیجیتال بیبهره هستند. این موضوع منجر به کاهش کیفیت تولید محتوا و رقابتپذیری رسانهها شده است (Hermida, 2012).
راهکارهای عملیاتی پیشنهادی
طراحی مدلهای استقلال مالی پایدار
• توسعه اشتراکمحور (Subscription-based journalism)
• استفاده از پلتفرمهای حامی مالی مردمی (مثل Patreon)
• راهاندازی صندوق حمایت از رسانههای مستقل با نظارت غیردولتی
تدوین منشور اخلاق حرفهای و نهاد ناظر مستقل
• تدوین منشور ملی اخلاق رسانهای با مشارکت اصحاب رسانه
• تأسیس «شورای نظارت حرفهای» مستقل از دولت برای بررسی تخلفات اخلاقی
• تقویت نهادهای صنفی خبرنگاران و حمایت قانونی از استقلال آنها
نهادینهسازی آموزشهای تخصصی
• همکاری با دانشگاهها و مراکز بینالمللی برای آموزش خبرنگاران
• تدوین دورههای کوتاهمدت در حوزه روزنامهنگاری چندرسانهای
• الزام رسانهها به برگزاری کارگاههای ضمن خدمت مستمر برای کارکنان تحریریه
بازطراحی سازوکار تعامل با مخاطب
• راهاندازی سامانههای آنلاین ثبت شکایت و بازخورد
• ایجاد «تحریریه مخاطبمحور» که نظرات عمومی را در فرآیند تولید محتوا لحاظ کند
• شفافسازی خطمشی تحریریه برای مخاطب و پاسخگویی عمومی به خطاهای خبری
نتیجهگیری
رسانهها بدون استقلال، شفافیت، آموزش و تعامل دوسویه، نمیتوانند نقش راهبردی خود را در جامعه ایفا کنند. آنچه امروز رسانههای ایرانی نیاز دارند، نه صرفاً اصلاح شکلی، بلکه بازنگری عمیق در فلسفه وجودی و کارکرد اجتماعیشان است. پیادهسازی راهکارهای ارائه شده در این مقاله، میتواند به بازسازی اعتماد عمومی و افزایش کارآمدی رسانهها منجر شود. تقویت رسانه به معنای تقویت زیربنای مردمسالاری و توسعه است.
دکتر محمدرضا رزمی کلیمانی
پژوهشگر و فعال رسانه
⸻
منابع
Habermas, J. (1989). The Structural Transformation of the Public Sphere. MIT Press.
Hermida, A. (2012). Social Journalism: Exploring How Social Media is Shaping Journalism. The Handbook of Global Online Journalism, 309–328.
McQuail, D. (2010). McQuail’s Mass Communication Theory (6th ed.). Sage Publications.
Noelle-Neumann, E. (1993). The Spiral of Silence: Public Opinion—Our Social Skin. University of Chicago Press.
UNESCO. (2020). World Trends in Freedom of Expression and Media Development.
رضایی، س. و موسوی، ف. (۱۴۰۰). بررسی تطبیقی اعتماد عمومی به رسانههای رسمی و غیررسمی در ایران. فصلنامه مطالعات رسانه، ۱۴(۲)، ۷۷–۹۲.
رضوی، ن. (۱۳۹۹). تحلیل نگرش مخاطبان نسبت به رسانههای داخلی و خارجی در بستر شبکههای اجتماعی. پژوهشنامه ارتباطات، ۱۷(۳)، ۴۵–۶۸.
یونسکو. (۲۰۲۲). گزارش جهانی وضعیت رسانهها.
دیدگاهها